وقتي قاليبافي به كما ميرود
وقتي قاليبافي به كما ميرود
قاليبافي در ايران قدمت چند صدساله دارد و زنان و دختران ايراني خصوصاً در روستاها اولين موردي را كه به آموزش آن ميپرداختند بافتن فرش بود چرا كه علاوه بر پركردن اوقات فراغت آنها، منبع درآمدي بود تا دختران براي تهيه جهيزيه يا مايحتاج مورد استفاده خود از اين طريق امرار معاش كنند. البته در چند سال اخير به علت اشتغال دختران روستايي به تحصيل اين هنر كمكم به فراموشي ميرود
به گزارش جوان آنلاین قاليبافي در ايران قدمت چند صدساله دارد و زنان و دختران ايراني خصوصاً در روستاها اولين موردي را كه به آموزش آن ميپرداختند بافتن فرش بود چرا كه علاوه بر پركردن اوقات فراغت آنها، منبع درآمدي بود تا دختران براي تهيه جهيزيه يا مايحتاج مورد استفاده خود از اين طريق امرار معاش كنند. البته در چند سال اخير به علت اشتغال دختران روستايي به تحصيل اين هنر كمكم به فراموشي ميرود اما دلايل مختلفي در خصوص از رونق رفتن اين صنعت وجود دارد كه ميتواند به عدم بيمه شدن زنان قاليباف، بالا رفتن هزينهها و عدم استقبال از فرش دستباف به علت گراني و ... اشاره كرد. اما با تمام اين مشكلات باز هم زنان و دختراني وجود دارند كه با عشق و علاقه فراوان و بدون داشتن كوچكترين چشمداشتي به اين هنر اصيل ايراني روي ميآورند.
بنابر اين لازم است براي پايدار ماندن اين هنر اصيل راهكارهايي اتخاذ شود تا مانند گذشته فرش ايراني در جايي كه حق و لياقتش است قرار گيرد.
روستاها قطب اصلي قاليبافي
قاليبافي بيشتر در روستاهاي ورامين رونق دارد و زنان و دختران روستايي نقش مهمي در بافتن فرشها دارند و از اين راه درآمد خوبي به دست ميآورند. روستاهاي جنوب ورامين از جمله دمزآباد و جوادآباد با جمعيتي بيش از 250 خانوار نقش مهمي در اين صنعت ايفا ميكنند.
البته در زمانهاي گذشته بافتن گليم، جاجيم، سياه چادر و قالي نيز در روستاهاي ورامين رونق داشت اما به مرور زمان فقط قاليبافي رونق پيدا كرد.
فرهنگ زنان قاليباف
در گذشته آوازهاي مختلفي در خصوص قاليبافي ورد زبان زنان و دختران روستاهاي اين منطقه بود اما كمكم اين ترانهها به فراموشي سپرده شدند. اكنون تعداد كمي زنان و دختران روستاهاي دمزآباد، طغان و سلمانآباد كه به صورت گروهي اقدام به قاليبافي ميكنند با هم اين سرودها را تكرار ميكنند و بيم آن ميرود كه اين ترانهها به همراه قاليها به مرور به فراموشي سپرده شود. نمونهاي از اين ترانهها در ذيل ميآيد: شب و روز قالي ببافم، با دل خسته ببافم با سر بسته، ببافم ريشه ريشه، ذره ذره، ريزه ريزه...
رنگها و طرحهاي موجود در قالي
قرمز دانه، اسيرك، رنگرزي طبيعي، پوست انار، قرهقروت، دوغ ترش، ثبات شستشويي، ثبات نوري از رنگهاي متداول در قاليهاي ورامين هستند. اما طرحهايي كه در قاليها و فرشهاي ورامين بكار ميروند عبارتند از طرح ميناخاني كه يكي از مهمترين و اصيلترين طرح قالي در ورامين است البته اين طرح امروزه انواع مختلفي مانند ميناخاني تكتاب، ميناخاني دوتاب، ميناخاني ستارهاي، ميناخاني پردهدار و ميناخاني خشتي كه متأسفانه اين طرح به تازگي از سوي كشورهايي مثل هند و پاكستان و چين كپيبرداري شده است.
طرح شاه عباسي با شتري، طرح حوضي، طرح ظلالسلطان جديد و قديم، طرح لچك ترنج، طرح قلم مشكي، طرح افشار، طرح افشان، طرح محرمات و طرح قفقازي.
قاليبافان از مشكلات خود ميگويند
«مريم هداوند» يكي از زنان قاليباف در روستاي محمودآباد كهنه در خصوص مشكلات پيش روي قاليبافي ميگويد: متأسفانه زنان و دختراني كه در اين شغل مشغول كارند نه بيمه هستند و نه درآمد خوبي دارند چرا كه امروزه به خاطر گراني فرش دستباف اكثراً خانوادهها به خريد فرشهاي ماشيني بيشتر رغبت دارند تا فرشهاي دستباف.
وي ادامه ميدهد: متأسفانه كپيبرداري از نقشههاي ايراني از سوي قاليبافان برخي كشورها از جمله چين باعث شده تا ارزش فرش ايراني كه معمولاً صادراتي است به شدت كاهش پيدا كند.
«زهرا ميشمست» زن 64 سالهاي كه از 10 سالگي مشغول بافتن قالي است ميگويد: متأسفانه از قديم قاليبافان بيمه نداشتند البته در پرسوجويي كه كردم اين مشكل اكثر قاليبافان كشور است در ضمن گراني مواد اوليه و بالا رفتن قيمت فرش و بيتوجهي به اين هنر اصيل ايراني باعث شده است كه زنان و دختران روستايي كمتر به سوي اين هنر گرايش پيدا كنند.
«اعظم تاجيك» 45 ساله كه ساكن روستاي دمزآباد است وقتي ميگويم از مشكلات اين هنر اصيل ايراني بگو، اظهار ميدارد: در گذشته هم مواد اوليه ارزان بود و هم فروش خوبي داشتيم چرا كه فرشهاي ما اگر به علت گراني در داخل كشور خريداري نداشت با صادر شدن به كشورهاي ديگر پول خوبي را وارد كشور ميكرد، هم ما راضي بوديم و هم صادركنندگان اما امروزه به خاطر گراني مواد اوليه، بيمه نبودن قاليبافان و همچنين كپي فرشهاي اصيل ايراني از سوي كشورهاي چين و هند كه كيفيت آنها قابل قياس با فرش اصيل ايران نيست در خارج از كشور نيز فرش ايراني طرفدار جدي ندارد و در كنار اينها بحث تحريم نيز باعث شده تا زنان و دختران روستايي رغبتي به بافتن فرش نداشته باشند و امروز در اكثر روستاها با دختراني برخورد كنيد كه به جاي بافتن قالي فقط ادامه تحصيل بدهند و هيچ منبع درآمدي براي خود نداشته باشند و هر روزه تعداد قابل توجهي به زنان و دختران بيكار منطقه افزوده شود. وي در خاتمه اظهار اميدواري ميكند كه دخالت بخش خصوصي بتواند مشكلگشاي اين معضل شود.